بایگانی خرداد ۱۳۹۶ :: we can't

we can't

۱۹ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۶
خرداد ۹۶

دوستان برای دیدن مطالب مورد نظر از نوار سمت چپ و قسمت کلمات کلیدی گزینه مورد نظر را انتخاب کنید . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۰۰
Mahmood Nadi
۲۶
خرداد ۹۶

یه بار عکسمو گذاشتم پروفایلم یکی پیام داد 




مسخره کردن انسانهای زشت کار خوبی نیست خواهشا عکس آن بدبخت را بردارید 😐😂😂


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۷
Mahmood Nadi
۲۶
خرداد ۹۶

بابام رفته بیرون کولرو انقد زیاد کردم

که قالب یخا در فریزرو وا کردن اومدن تو پذیرایى رو کاناپه ولو شدن

گفتن ما دیگه به اون جهنم دره برنمیگردیم.😑😂


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۳
Mahmood Nadi
۲۶
خرداد ۹۶

وقتی یه چیزی اذیتتون می‌کنه 3 تا کار می‌شه کرد: 


1. برطرفش کنید. 

2. بهش عادت کنید. 

3. مدتها غر بزنید و آخر بفهمید که دو راه بیشتر وجود ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۴۱
Mahmood Nadi
۲۶
خرداد ۹۶

سربازان از پیروزی در جنگ ناامید بودند.

فرمانده به آنها گفت:

سکه را بالا می اندازم، اگر شیر شد پیروز می شویم و اگر خط شود شکست می خوریم.


سکه شیر آمد و شادی سربازان به هوا برخاست!

آنها به جنگ رفتند و بر دشمن پیروز شدند.

فردای آن روز فرمانده سکه را به آنها نشان داد، هر دو طرف سکه شیر بود!


—> امید، در زندگی معجزه می کند <

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۳۳
Mahmood Nadi
۲۶
خرداد ۹۶

اینترنت ۱ روزه ، ۱۵ مگابایت ، ۵۰۰ تومان 





اینو به هر کشوری نشون بدی 

بهت پناهندگی میدن!😐😐

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۳۱
Mahmood Nadi
۲۶
خرداد ۹۶

اینکه "بچه اول ها اینجوریَن" یا "ته طغاری ها فلان جور هستن" خرافه و شایعه نیست، قسمت مهمی از نظریه رواشناس بزرگ آدلر میباشد که براساس آن ترتیب تولد فرزندان بر رفتار و اخلاق آنها موثر است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۲۸
Mahmood Nadi
۲۶
خرداد ۹۶
دکتر حسابی میگوید:
مسئولان میگفتند دانشگاه برای ایران زود است ،
اما رضا شاه وقتی فهمید با دانشگاه دیگر لازم نیست برای آبادانی کشور نیازمند خارجه شد گفت:
"قانونش را بنویسید،میگویم مجلس رای دهد"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۰۶:۵۳
Mahmood Nadi
۲۶
خرداد ۹۶

معروف است که روزی لئو تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد. بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد، تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت: «مادمازل، من لئو تولستوی هستم.»

زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت: «چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید؟»

تولستوی در جواب گفت: «شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۰۶:۵۳
Mahmood Nadi